انواع جرائم
جرائم به دو دسته عمدی و غیر عمدی تقسیم می شوند، جرائم غیر عمدی نسبت به نفس اشخاص دارای دو زیردسته شبه عمدی و خطایی محض است در واقع خطایی محض در سایر جرایم مفقود است یعنی ضمانت اجرای کیفری نداشته و از باب مسئولیت مدنی می توان جبران ضرر را تضمین نمود همچنین جرائم غیر عمدی از نوع شبه عمدی نیز در جرائم دیگر بخصوص بخش تعذیرات نمودش کمتر بوده و باز هم از باب مسئولیت مدنی می توان جبران خسارت را مطالبه کرد.
انواع جنایت
پس بهتر است گفته شود جنایت نه جرم بر سه قسم هست عمد، شبه عمد و خطایی محض، مقنن در قانون مجازات اسلامی 1392 ذیل مواد 290 لغایت 295 به تفکیک آنها را بررسی کرده و احصاء نموده است.
از لحاظ حقوقی جنایت وقتی عمد محسوب می شود که مرتکب جنایت هم قصد جنایت و هم قصد نتیجه حاصل شده را داشته باشد لکن مقنن پا را فراتر گذاشته و مواردی دیگر که شبه عمد هستند و سوء نیت ناقص هست و یا فاقد سوء نیت ولی وجود عنصر روانی تقصیر از نوع اهم آن را در زمره جنایت عمد محسوب نموده است لکن در اصطلاح حقوقی و نزد بیشتر دکترین حقوقی در حکم عمد محسوب می گردند.
عنصر روانی جنایت عمد سوء نیت عام و خاص، عنصر روانی جنایت شبه عمد کامل نبودن سوءنیت(فقدان سوءنیت خاص) و یا تقصیر و عنصر روانی خطایی محض قصور می باشد. پس اگر هیچکدام از عناصر روانی در اتفاقی فراهم نباشد جنایتی موضوعیت پیدا نمی کند به عنوان مثال برخورد دو نفر بر اثر زلزله و فوت احدی از آنها جنایتی حاصل نشده و طرف مقابل ضامن دیه نمی باشد. با توجه به مواد قانونی و منابع حقوقی و اوصاف و احوال، جنایت عمدی خود دارای سلسله مراتب بوده و دارای شدت و حدت هستند هرچند ضمانت اجرای کیفری اصلی همه آنها یکسان و قصاص نفس و یا عضو می باشند و متاسفانه این از نواقص قانون مجازات اسلامی است. با توجه به عنصر روانی جنایت و نحوه ارتکاب آنها به نظرم ترتیب زیر ترتیب درستی برای جنایات عمدی می باشد و در ذیل هر کدام از شمارشگرها در صورت وجود صور دیگر ذکر اینکه صور مذکور شبه عمد و یا خطایی محض است آورده شده است و تا جایی که امکان داشته دسته بندی عمد و شبه عمد و خطایی محض لحاظ گشته است.
- در صورتی که مرتکب جنایت قصد ایراد جنایت بر فرد(افراد) معین یا از بین افراد معین را داشته باشد و آن قصد یا نظیر آن واقع شود مضافا عمل ارتکابی نوعا موجب این جنایت گردد؛ مصداقا با اسلحه به کسی شلیک کردن. این حالت بالاترین مرتبه از بین حالات عمدی را به خود اختصاص می دهد، در این دسته اگر نظیر قصد صورت پذیرد مرتبه عمدی بودن جنایت تعدیل می گردد بعنوان مثال مرتکب قصد دارد دست راستش را قطع کند پای چپش را مجروح کند. لازم به ذکر هست عمل ارتکابی نیز دارای سلسله مراتب بوده و گاه چنان مشدد هست که جنایت از حالت خصوصی خارج و جنبه عمومی نیز پیدا می کند و حتی گذشت و بخشش ولی دم مجنی علیه توفیری در حکم قصاص حاصل نمی نماید و از باب افساد فی الارض ایشان مستحق اعدام محسوب می گردد.
- در صورتی که مرتکب جنایت قصد ایراد جنایت بر فرد(افراد) معین یا از بین افراد معین را داشته باشد و آن قصد یا نظیر آن واقع شود لکن عمل ارتکابی نوعا موجب این جنایت نمی گردد؛ مصداقا سیلی زدن به قصد کشتن و در واقع شخص مضروب به سبب سیلی فوت نماید. حالات یک و دو عنصر روانی جنایت که همانا قصد فعل و نتیجه است را داراست و علاوه بر آن مجنی علیه(علیهم) معین و یا در حکم معین هستند. همانند یک این حالت و همچنین حالات سه و چهار ذیل، وقوع نظیر، دارای مرتبه خفیف تری است.
- در صورتی که مرتکب جنایت قصد ایراد جنایت را داشته باشد ولی فرد(افراد) معین یا از بین افراد معین مد نظرش نبوده و آن قصد یا نظیر آن واقع شود مضافا عمل ارتکابی نوعا موجب این جنایت گردد؛ هر چند باز بایستی به عمل ارتکابی نظری بیفکنیم و اگر خطرناک تشخیص داده شد مرتبه جنایت بالاتر محسوب گردد همانند بمب گذاری لکن با توجه به ظاهر کلمات این حالت در مرتبه سوم جنایات عمدی بایستی در نظر گرفت بعنوان مثال شلیک نمودن بی هدف در یک منطقه مسکونی با قصد کشتن یک نفر مجهول و این اتفاق هم صورت پذیرد.
- در صورتی که مرتکب جنایت قصد ایراد جنایت را داشته باشد ولی فرد(افراد) معین یا از بین افراد معین مد نظرش نبوده و آن قصد یا نظیر آن واقع شود مضافا عمل ارتکابی نوعا موجب این جنایت نگردد؛ بعنوان نمونه گذاشتن یک موز در سطح شهر با قصد کشتن یک نفر مجهول و این اتفاق هم صورت پذیرد، هر چند در عمل اثبات و احراز سوء نیت عام و خاص کاری بس دشواری است. حالات سه و چهار همانند یک و دو عنصر روانی یعنی سوء نیت عام و خاص آنها کامل هست و در واقع مرتکب جنایت قصد فعل و نتیجه دارد.
- در صورتی که مرتکب جنایت قصد ایراد جنایت بر فرد(افراد) معین یا از بین افراد معین را داشته باشد و آن قصد یا نظیر آن نسبت به شخص دیگر واقع شود یعنی به علت اشتباه در هویت به مقصود خود نرسیده باشد، به عنوان نمونه قصد کشتن حسن را داشته ولی داداش دوقلوش حسین را کشته باشد، هر چند این حالت نسبت به سه و چهار از حیث حصول سوء نیت مرتبه بالاتری داراست ولی از این نظر که جرم مقصود حاصل نشده و جنایات در دسته جرائم مقید قرار دارند در مرتبه پایینتری قرار گرفته است.
استثناء 1: در صورتی که هم شخص مدنظر مرتکب و هم مجنی علیه مهدورالدم(یعنی ریختن خونشان قصاص ندارد) باشند جرم به حکم قانون عمدی محسوب نمی شود برخلاف نظر حقوقی که وجود سوءنیت کفایت برای عمد دارد، این جنایت به حکم قانون شبه عمدی محسوب می گردد.
استثناء 2: در صورتی که مرتکب جهل به موضوع داشته باشد و جنایت را با این نگرش که هدف جنایت شیء، حیوان و یا انسان مهدور الدم است ولی خلاف آن محقق گردد و شخص مجنی علیه محقوق الدم باشد جنایت شبه عمدی است. تفاوت این استثناء با حالت مذکور در این بند در این هست که مرتکب جنایت در بند پنج جانی مرتکب اشتباه در هویت شده نه جهل به موضوع داشته است و تفاوت آنها در این هست که مرتکب جنایتی که اشتباه در هویت داشته هدف مورد نظرش انسان بوده و علم و آگاهی نسبت به مهدور الدم بودن یا نبودن را نداشته است. مثال جهت تبیین بحث: اگر رضا قصد نماید حسین را به قتل برساند ولی به علت اشتباه در هویت حسن را بکشد و حتی اگر حسین مهدور الدم باشد بدلیل اینکه بدان آگاهی نداشته و مرتکب قتل حسن که محقون الدم هست شده حکم اصل قصاص نفس هست(اشتباه در هویت موضوع بند 5)، ولی اگر رضا با این قصد که حسین مهدورالدم هستند و در صدد قتل ایشان برآید ولی اشتباها حسن را به قتل برساند جنایت شبه عمدی محسوب و از نوع جهل به موضوع تلقی می گردد(موضوع استثناء 2 بند 5).
- هرگاه کسی که فعلی بر عهده گرفته یا وظیفه خاصی تقبل کرده و یا قانونا موظف بوده ترک فعل نماید و به سبب آن جنایتی حاصل آید و این ترک فعل دارای سوء نیت عام و خاص باشد، جنایت عمدی است.دفتر وکیل حامی تمامی اقسام جرائم را پوشش میدهد و در ادامه تفاوت این حالت با حالات قبلی در این هست که همگی آنها عنصر مادی جنایت فعل و در اینجا ترک فعل هست و به علت بار جنایی پایینتر ترک فعل و داشتن سوءنیت کامل در این مرتبه قرار می گیرد. به عنوان مثال مادر طفلی با وجود تقبل در شیر دادن به بچه عمدا و به قصد تلف نمودن وی از شیر دادن به ایشان دریغ ورزد. هرچند به علت رویه فعلی در جامعه اصل بر تقبل نمودن در شیر دادن توسط مادر می رود پس در هر صورت چنین اقدامی قتل عمد محسوب می گردد، مگر ثابت نماید که به شوهرش به توافق رسیده باشد که چنین وظیفه ای را بعمل نمی آورد، که هر چند باز بین اساتید حقوق اختلاف است. شش حالت مذکور همگی دارای عنصر روانی سوءنیت عام و خاص هستند در حالات بعدی سوءنیت خاص مخدوش اند و یا سوءنیت به صورت کامل وجود ندارند و با این وجود جنایت عمدی محسوب می گردند.
- اگر مرتکب تنها سوءنیت عام داشته باشد(عمل ارتکابی عمدی باشد) و نوع عمل ارتکابی چنان مشدد بوده که نوعا باعث و سبب وقوع آن نتیجه حاصله را شود و مرتکب خود نیز واقف بوده که چنین اقدامی دارای چنان عواقب ناگواری است. به عنوان مثال شخصی بالغ بصورت شوخی به دوستش چاقو پرتاب کند و موجبات قتل و یا جراحت وی را فراهم آورد. البته اگر آن شخص واقف نبوده که شی پرتابی چاقو بوده و یا مرتکب صغیر غیر ممیز یا مجنون باشد(هر چند ذکر دو مورد اخیر به علت داشتن شرایط رافع مسئولیت کیفری لزومی به ذکر نداشت لکن جهت تبیین عدم واقف بودن بدانها اشاره شده است)، جنایت عمدی محسوب نمی گردد. البته در این حالت این مرتکب هست که بایستی ثابت نماید که واقف نبوده و اصل بر آگاه بودن مرتکب می باشد. این حالت و حالات که متعاقبا بیان می شود بعلت اینکه عنصر روانی مخدوش می باشند حقوقدانان آنها را در زمره، در حکم عمدی قرار می دهند.
استثناء 1: در صورت اثبات بر واقف نبودن از سوی مرتکب عاقل و بالغ جنایت شبه عمدی محسوب می گردد.
استثناء 2: جنایت توسط صغیر و یا مجنون در هر حال به علت عدم سوءنیت و تقصیر مرتکب و وجود قصور توسط والدین(عاقله) که در جنایات خطایی محض آنها ضامن دیه هستند خطایی محض محسوب می شود.
- این حالت همانند مورد قبلی شخص مرتکب فاقد سوء نیت خاص هست و فقط عمد در انجام را داراست و حتی عمل ارتکابی مشدد نبوده و نوعا موجب جنایت نیز نمی شده است لکن وضعیت مکانی، وضعیت زمانی و یا وضعیت جسمانی خاص که مجنی علیه داشته و موجبات حصول جنایت را فراهم آورده است؛ البته در این حالت اصل بر غیر عمدی است و در صورتی عمد محسوب می گردد که ثابت شود که مرتکب به شرایط واقف بوده است. تفاوت این حالت با حالت قبلی در عالم اثبات است که در حالت قبلی این متشاکی است که بایستی ثابت نماید که واقف نبوده ولی در این حالت این ولی دم مجنی علیه یا وکیل ایشان یا مدعی العموم هستند که بایستی ثابت نمایند که ایشان با آگاهی از شرایط مارالذکر دست به این اقدام نموده اند، که البته اصول تفسیر مضیق، برائت و تفسیر به نفع متهم بیشتر موارد احکام صادره به غیر عمدی بودن جرم منجر می گردند.
استثناء :در صورتی که احراز نشود(اثبات نگردد) که مرتکب به شرایط آگاه و متوجه بوده جرم به علت وجود سوءنیت ناقص شبه عمد محسوب می گردد.
- جنایت در حالت خواب یا بیهوشی و همانند آن واقع شده باشد و مرتکب آگاه و متوجه بوده که اقدامات او نوعا موجبات جنایت بر دیگری را فراهم می آورد، این حالت نسبت به حالت بعدی به نظرم مرتبه بالاتری را دارد زیرا هر چند در هر دو حالت مرتکب فاقد سوءنیت هست و از باب تقصیر جنایت در حکم عمد نگارش گشته اند لکن در این حالت عنصر روانی تقصیر دارای درجه بالاتری است زیرا مرتکب دارای انگیزه جنایت هست و با این انگیزه قصد خود را با علم و آگاهی از خواب و بیهوشی اش اجرایی می کنند لکن در مورد حالت زیر چنین انگیزه ای متبادر به ذهن نمی شود، بعنوان مثال نوشیدن مفرط مشروبات الکلی جهت زائل گشتن قدرت تشخیص و حصول جنایت مقصود و یا جنایتی که علم دارد که زائل بودن قدرت تشخیص اش بدان دست می یابد. همانند حالت قبل در اینجا باز اثبات بر عهده ولی دم می باشد.
در صورتی که علم و آگاهی نباشد به علت وجود قصور جنایت خطایی محض است.
- جنایت توسط مرتکبی صورت پذیرد که سوءنیت در آن چه عام و چه خاص مخدوش بوده ولی مرتکب آگاه و متوجه بوده که اقدامات او نوعا موجبات جنایت بر دیگری را فراهم می آورد، پس با وجودی که هیچ سوءنیتی در جنایت حاصله نداشته ولی بعلت وجود تقصیر مذکورکه بعلت اهم بودن درجه آن در سطح سوءنیت مقنن آورده است موجب شده که قانونگذار اقدام ایشان را در حکم عمد تلقی نماید، البته همانند دو حالت قبلی این اولیاء دم هستند که بایستی ثابت نمایند که ایشان آگاه و متوجه بوده است.
اگر شرایط آگاهی و توجه ثابت نگردد بعلت عدم سوءنیت و تقصیر جنایت خطایی محض محسوب می گردد. عدم آگاهی و توجه در این دو حالت اخیر زائل کننده تقصیرند نه زوال قصور و همچنان قصور پابرجاست و بنابراین خطایی محض محسوب می شوند.
مجازات اصلی جنایت عمدی قصاص نفس یا عضو مشابه با جنایت هست و در صورت عدم امکان قصاص و یا در صورت گذشت در مقابل عوض مالی بدون توافق نسبت به مقدار آن، دیه جایگزین می شود، مجازات جنایت شبه عمدی دیه است و بر عهده مرتکب است و اصولا مجازات جنایت خطایی محض مرتکب مسلمان، دیه و بر عهده عاقله است و غیر مسلمان بر عهده مرتکب هست، البته ضمانت اجراهای جنایات عمدی که قصاص منتفی می شود علاوه بر دیه یا وجه مالی مورد توافق در صورت وجود شرایطی حبس تعزیری دارد و در جنایات شبه عمدی نیز در پاره ای موارد ضمانت اجراهای انتظامی و اجتماعی مانند رانندگی برای راننده به همراه می آورد.
“میتوانید مقاله اقسام اهلیت را نیز بخوانید”